تفکر استراتژیک: قطب نمای سود و عملکرد شما

اجازه بدهید در ابتدا به نکته مهمی اشاره کنم .
همکاران تان سه چیز از شما به عنوان رهبر می خواهند: صلاحیت، قابلیت و شفافیت.
صلاحیت دانش انجام کار در سطح بالا است. قابلیت شامل منابع و مهارت هایی برای تبدیل تخصص به ارزش بکار میآید و شفافیت، درک مسیری است که به مقصد خود می رسید
حال ، آیا آماده اید تا رهبری انسان ها را از سردرگمی، عدم قطعیت و واکنش پذیری به صلاحیت، قابلیت و شفافیت سوق دهید؟ در این صورت، باید بر هشت مانع زیر که تیم ها را از تفکر، برنامه ریزی و اقدام استراتژیک باز می دارد، غلبه کنید.
فهرست مطالبی که در این مقاله میخوانید:
هشت مانع برای جلوگیری از تفکر استراتژیک
مانع 1: جهت نامشخص
تحقیقات انجام شده توسط گالوپ با 10 میلیون مدیر نشان داد که تنها 22 درصد از کارکنان معتقدند تیم رهبری آن ها جهت گیری روشنی را برای کسب و کار تعیین کرده است. از یک فرآیند ساده تفکر استراتژیک برای شناسایی وضعیت فعلی، مقصد مورد نظر با تعریف موفقیت و سپس مسیری که منابع برای رسیدن به آن اختصاص می یابی، استفاده کنید.
مانع 2: تمرین های اجتناب از حواس پرتی
آیا فرهنگ شرکت شما به هیجان آدرنالین مبارزه با آتش سوزی ! های فوری اما کم اهمیت که تیم شما را از اولویت هایشان منحرف می کند، اعتیاد دارد؟ در این صورت، یک پروتکل اساسی ایجاد کنید که علت آتش سوزی ها را شناسایی کند، چه کسی به طور خاص باید آنها را ارزیابی کند و معیارهایی که باید به آنها رسیدگی شود، به آنها تفویض شود یا رد شود.
مانع 3: سیلوها
تحقیقات ما با 880 مدیر نشان داد که تنها 35 درصد از استراتژی های سایر بخش های سازمان خود آگاه هستند. یک ریتم همکاری عمدی با همتایان خود در سایر مناطق برقرار کنید تا استراتژی های یکدیگر را درک کنید و زمینه مشترکی برای همسو شدن پیدا کنید.
مانع 4: اولویت های زیاد
بر اساس تحقیقات پروفسور هانسن از دانشگاه کالیفرنیا-برکلی، نزدیک به 1/3 کارکنان، رؤسای خود را به خاطر تعیین اولویت های بیش از حد سرزنش می کنند. تیم شما چند اولویت دارد؟ اگر بیش از 3-5 مورد است، شما استعدادها و منابع خود را پراکنده می کنید و استراتژی طراحی نکرده اید که معاملات لازم را انجام داده باشد.
مانع 5: واکنش گرایی
یکی از بازی های جذاب در شهربازی شهر ایجاد کوبش و تصادف های غرفه ماشین هاست که با کوبیدن سپر ازتصادفی به تصادف دیگر میرسید، اما! دقت کنید این راهی موثر برای اداره یک کسب و کار نیست . انضباط را برای تمرکز بر چند اولویت به کار بگیرید و با جوایز کوتاه مدت و شیرینی آن باقلواهای خوشمزه کوتاه مدتی منحرف نشوید. یکبار یکی از اساتیدم با تاکید در این باره گفت : دلقک سیرک نباشید؛ استراتژیست باشید.
مانع 6: وقت کافی نیست
جف واینر، مدیرعامل سابق لینکدین گفت: کلید مدیریت زمان، اختصاص دادن زمان برای تفکر به جای واکنش مداوم است. اگر برای تفکر پیشگیرانه و پرواکتیو وقت نگذارید، متوجه خواهید شد که به جای تأثیرگذاری بر محیط، بیشتر به واکنش به آن می پردازید.
هر هفته زمانی را در تقویم خود برای تفکر استراتژیک در مورد کسب و کار اختصاص دهید و آن را به بخش اساسی از کار خود تبدیل کنید.
مانع 7: جلسات غیرمولد
یک کسب و کار ترکیبی از گفتگوها است و ابزار اصلی برای این تعاملات جلسات هستند. تحقیقات پروفسور لسلی پرلو از دانشکده بازرگانی هاروارد نشان داد که 83 درصد از مدیران گزارش دادند که جلسات قادر به استفاده مولد از زمان نبوده اند. پیشنهاد میکنم اطمینان حاصل کنید که هر جلسه شامل هدف (دستور جلسه، هدف، اقدامات پیش از برگزاری)، تصمیم گیری (قطع شدن موضوعات از زمان آینده) و بینش (یادگیری، موارد اقدامی و گام های بعدی) باشد.
مانع 8: علف های هرز تاکتیکی
ریچارد پارسونز، رئیس و مدیرعامل سابق تایم وارنر گفت: وقتی در گروه تان ، متفکران غیر انتقادی دارید، آنها همیشه به دنبال خرگوش می دوند. آنها کیفیت و نتایج بحث را به دلیل پرسیدن سوالات اشتباه یا تمرکز بر مسائل اشتباه، پایین میآورند. که باعث میشود در نهایت آنچه را که شما به عنوان یک گروه می توانید به دست آورید را محدود کند.
برای بحث و بررسی مسائل استراتژیک، جلسات جداگانهای برگزار کنید و در این جلسات، از پرداختن به جزئیات عملیاتی یا مسائل روزمره (موضوعات تاکتیکی) خودداری کنید.
غلبه بر هشت مانع تفکر استراتژیک
حتما داستان پدر و پسری که در سفر بودند و در حین سفر منتقدان بر سر اینکه چه کسی بر روی اسب مینشیند انها را شماتت میکردند . داستان دیگری هم در ادبیات مدیریتی نقل میشود با این مضمون که : یک زن جوان در حال پیاده روی در مسیر کوهستانی بود که قبلاً هرگز آن را کاوش نکرده بود. یک ساعت پس از پیاده روی، چند زن مسن تری را دید که دست تکان دادند و گفتند: خیلی سریع پیاده روی می کنید. چرا سرعت خود را کم نمی کنید و از منظره لذت نمی برید؟ بنابراین، زن جوان سرعت خود را کم کرد.
یک ساعت بعد، او به دو مرد نشسته روی یک سنگ رسید. آنها لبخند زدند و گفتند: اگر می خواهید قبل از تاریکی به قله برسید و برگردید، باید سرعت خود را افزایش دهید. بنابراین، زن جوان با عجله به جلو رفت.
هنگامی که او در حال نزدیک شدن به قله کوه بود، یک مرد جوان را در مسیر دیگری بالای سر خود دید و او گفت: چرا آنجا پایین راه می روی؟ منظره اینجا خیلی زیباتر است. بنابراین، زن جوان مسیر خود را تغییر داد و مسیر بالاتری را در پیش گرفت.
همیشه افرادی خواهند بود که به شما می گویند: کارها را اینطور انجام دهید، نه آنطور… سریعتر بروید… نه، کندتر بروید… اینجا بایستید، نه… آنجا بایستید… ، هر حرکت شما را نقد می کنند. هر چند باید از آنچه دیگران می گویند آگاه باشید تا بینش های مرتبط را به دست آورید، اما باید دقت کنید در درجه اول به بزرگترین ابزار ناوبری که تاکنون طراحی شده اعتماد کنید . بله ، ذهن تان. اگر مسیر خود را با استمرار توسعه توانایی خود در تفکر، برنامه ریزی و اقدام استراتژیک ترسیم کنید و از این مهارت ها به عنوان قطب نمای خود استفاده کنید، سفر شما به اندازه مقصدتان رضایت بخش خواهد بود.